Tuesday, April 10, 2007

بخش هايي از كتاب هاي تاليف و ترجمه شده





پرورش خلاقيت
راهنماي عملي براي معلمان ، والدين ومديران


ناشر: تهران -انتشارات رسانه تخصصي
چاپ اول 1385- چاپ دوم 1386


اهميت و ضرورت خلاقيت
بي ترديد تفكر و انديشه مهمترين موهبت الهی است كه به انسان اعطا گرديده است . تفكر و انديشه انسان را در ميان موجودات برتر نموده و راه پويايي و تكامل را در پيش پاي وي نهاده است . از پيچيده ترين و عالي ترين جلوه هاي انديشه انسان تفكر خلاق
[1] يا خلاقيت [2] است كه سال هاست متخصصان علوم رفتاري توجه ويژه اي را به آن مبذول داشته اند (حسيني ، 1378)
محققان بر اين باورند كه خلاقيت سرنوشت جهان را رقم خواهد زد (بودن 1994 و تورنس 1989) . برخي از محققان نيز اظهار داشته اند كه خلاقيت توشه راه حيات بشري است به بيان ديگر انسان بدون اين توشه راه حياتي راه كمال طي نمي نمود و در سطح انسان ماقبل تاريخ باقي مي ماند (گراسمن 1990) . برخي نيز معتقدند ايجاد فرصت براي پرورش خلاقیت برای هرجامعه به منزله مرگ و زندگی است .( تووین بی ) . به راستی چگونه مي توان مشكلات بشر را كه به عنوان بخش جدانشدني از زندگي انسان محسوب مي شود حل نمود .
آیا براي حل اساسي ترين تا ساده ترين مشكلات انسان نيازمند تفكر خلاق نيستيم ؟ افزايش جمعيت ، كاهش منابع غذايي در جهان ، بيماري ها ، بحران هاي اخلاقي و اجتماعي و ده ها مشكل اساسي ديگر از مشكلات بشري هستند كه تفكر خلاق انسان او را قادر مي سازد تا بر آنها فائق آيد (عابدي 1383) . البته مشكلات تنها در بر گيرنده مشكلات اساسي بشر نيست بلكه هر روزه انسان ها با مشكلاتي مواجه مي شوند كه بدون تفكر خلاق خود را در بن بست مي بينند . وقتي كودكان و نوجوانان نمي توانند راه حل هاي مؤثري براي حل مشكلات خود بيابند ، زماني كه نحوه تربيت والدين كه بر اساس الگوهاي تربيتي والدينشان بوده است تأثير چنداني ندارد . هنگامي كه جوانان براي ادامه رضايت مند زندگي انديشه هاي چنداني ندارند ، بي توجهي جامعه به تفكر خلاق و خلاقيت به خوبی نمايان مي گردد . در واقع پيشرفت بشر نيازمند خلاقيت بزرگسالان است و احتمال انجام فعاليت هاي خلاق در افرادي بيشتر است كه در كودكي تفكر خلاق درآنان پرورش يافته باشد . نكته قابل توجه آن است كه در كشور ما در كليه بخش هاي جامعه اعم از بخش صنعت ، تعلیم و تربیت ، اقتصادو واحدهای فرهنگی ازخــلاقيت سخـــن رانده مي شود . مثلاً در ارزشيابي عملكرد آموزشي معلمان عنصر خلاقيت و فعاليت هاي ابتكاري و بديع مطرح است ، در مسابقات و جشنواره ها ی تدريس خلاقيت معلم سنجيده مي شود ، بخش هاي صنعتي به دنبال محصولات جديد ، كارآفريني و روش هاي اصلاح امور اداري می باشند. اما با كمي بررسي در خواهيد يافت كه تفكر خلاق (خلاقيت) را به شكل علمي و نظامند نمي شناسند از اين رو در پرورش اين تفكر چندان موفق نبوده اند لذا ضروری است که والدین ، معلمان و مدیران اجرایی با یاری هم چنان طرحی دراندازند که رشد استعدادهای خدادادی بشر تامین گرددو به قول خواجه شیراز:
فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو دراندازیم بیا تا گل برافشانیم ومی در ساغر اندازیم





تعريف خلاقيت
هر چند كه در تعريف خلاقيت به خاطر پيچيدگي اين نوع تفكر توافقي ميان صاحب نظران نيست با اين حال خلاقيت در لغت به معناي آفرينندگي ، نوآوري و بداعت آمده است (دهخدا 1337) . بايد توجه داشت كه خلاقيت در مفهوم علمي و فني شامل فرآيندهاي ذهني است كه منجر به حل مسأله ، ايده هاي مفهوم سازي و شكل هاي هنري مي شود كه بي همتا و بديع است ربر 1985) .
برخي از محققان اعتقاد دارند كه خلاقيت تركيبي از سه ويژگي شناختي ، شخصيتي و محيطي است اما سؤالي كه معمولاً مورد پرسش قرار مي گيرد آن است كه آيا افراد خاصي خلاق محسوب مي شوند يا اين كه همه مي توانند خلاق باشند و از خود خلاقيت نشان دهند . اغلب صاحب نظران اعتقاد دارند توانايي تفكر خلاق به طور بالقوه و به شكل فطري در انسان به وديعه نهاده شده است اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است ، (حسيني 1378) . به بيان ديگر همه ما مي توانيم خلاق باشيم چرا كه هر يك از وجوه حيات آدمي ممكن است بالقوه همراه با خلاقيت باشد . البته گفته مي شود براي اين كه فعاليتي در سطح اجتماع خلاق و بديع اعلام شود نياز به داوري جامعه است مثلاً خلاق بودن روش هاي تدريس ، كتاب ها ، فيلم ها و ابتكارات علمي منوط به داوري اجتماعي است (گلاور 1990) .




عناصر خلاقيت
صاحب نظران خلاقيت را داراي 4 عنصر مي دانند كه شناخت اين عناصر به پرورش تفكر خلاق كمك فراواني مي نماید (تورنس1968( 1989, .
1- سيالي : قدرت توليد ايده ها و جواب هاي فراوان
يكي از عناصر مهم تفكر خلاق آن است كه فرد بتواند انديشه هاي فراوانی را توليد كند . سال ها شاهد بوده ايم كه تفاوت زيادي ميان دانش آموزاني كه در كلاس ساكت و منزوي هستند و آن دسته از دانش آموزان كه انديشه هاي زيادي به ذهنشان خطور مي كند وجود دارد . وقتي از دانش آموزان سال آخر دبيرستان سؤال مي شد كه برنامه آتي شما چه خواهد بود غالباً اظهار مي داشتند كه رفتن به دانشگاه تنها هدف آنهاست . به واقع آنان قادر نبودند انديشه هاي ديگري براي حركت در زندگي بيانديشند . يا زماني كه از جواناني كه اقدام به خودكشي نموده بودند علت را جويا مي شديم مي گفتند كه راه ديگري به ذهنمان نرسيده بود يا راه ديگري وجود نداشت يعني در عنصر سيالي تفكر خلاق (توليد انديشه هايي كه بتوانند مشكل خود را حل كنند) ناتوان بودند .
2- انعطاف : توانايي لازم براي تغيير جهت فكري يا توانايي توليد ایده های متنوع
گاه انديشه هايي كه در ذهن فرد پرورانده مي شود متنوع بوده و مربوط به طبقات متفاوت مي باشد . به بيان ديگر انديشه ها و ايده هايي كه در ذهن يك فرد خلاق ايجاد مي شود يكسان نيست و داراي تنوع است . در مثال پيشين زماني كه ايده هاي جوان پس از اخذ ديپلم صرفاً رفتن به دانشگاه باشد (خواه دانشگاه سراسري- آزاد- پيام نور) هر چند كه داراي 3 ايده (سيالي) مي باشد با اين حال به علت آن كه سه ايده او در يك طبقه قرار دارد (طبقه رفتن به دانشگاه) ايده هاي وي داراي انعطاف كمي است .
هنگامي كه به دفتر نقاشي كودكان نگاهی مي افكنيم شاهد خواهيم بود كه تعداد موضوعات نقاشي شده بسيار محدود است و غالباً به موضوعاتي همچون خانه ، گل ، خورشيد ، كوه و جوي آب محدود مي گردد و اين رخداد را حتي تا پايان دوره ابتدايي مي توان ديد . سؤال اين جاست كه آيا دانش آموزان 9 تا 11 ساله معمولاً قادر به توليد ايده هاي بيشتر و متنوع تر نيستند و يا اين كه در مدرسه و خانواده تلاشي براي تقويت عناصر تفكر خلاق صورت نگرفته است .
3- ابتكار : توانايي توليد ايده يا محصول نو و بديع
در برخي مواقع افراد مي توانند ايده هاي فراوان متنوعي در ذهن خود توليد كنند (عناصر سيالي و انعطاف) اما اين ايده ها ممكن است فاقد عنصر ابتكار باشد . براي مثال بسياري از پسران در نقاشي هاي خود تصوير اتومبيل را ترسيم مي كنند اما اين تصاوير داراي شكل نسبتاً ثابتي است . سال ها پيش پسري 7 ساله براي من اتوبوسي كشيده بود كه به جاي بنزين از آب جوش استفاده مي كرد و از اگزوز آن قطره هاي آب و بخار بيرون مي آمد . او مي گفت : "كه اين ماشين نه تنها هوا را آلوده نمي كند بلكه باعث تميزي هوا هم مي شود ." اين ايده داراي ابتكار بود چرا كه شايد چنين ايده اي كه در نقاشي او منعكس شده است به ذهن گروه زيادي از همسالان او نيز خطور ننمايد . در مثال ديگر افراد زيادي داراي طبع شعر مي باشند اما تعداد كمي به عنوان شعراي بزرگ با سبك خاص و ابتكاري خود شهرت جهاني مي يابند .
4- بسط يا جزئيات : توانايي توجه به جزئيات وابسته به يك ايده
افرادي که خلاق ترند به جزئيات يك ايده توجه بيشتري نشان مي دهند . بنابراين مي توان افراد را تشويق كرد تا ايده ها را با جزئيات بيشتري توليد كنند . بنابراين ممكن است فردي درخت را به شكل يك کل در نظر بگيرد و فرد ديگر با تنه ، شاخه و برگ آن .

تقويت عناصر تفكر خلاق
براي تقويت تفكر خلاق روش هاي متعددي وجود دارد كه در مباحث بعدي به طور كامل به آن خواهيم پرداخت . در
اينجا تنها به نحوه تقويت عناصر تفكر خلاق پرداخته خواهد شد .
براي تقويت سيالي از افراد خواسته مي شود كه ايده هاي فراواني ارائه دهند . براي مثال وقتي دانش آموزي عكس خانه اي را رسم مي كند والدين يا معلم مربوطه مي تواند از او بخواهد كه خانه را به شكل يا شكل هاي ديگري رسم كند لذا با افزايش ايده ها در نقاشي مي تواند عنصر سيالي را تقويت كند . ممكن است از او خواسته شود كه غير از خانه شكل هاي ديگري هم در نقاشي خود رسم كند كه عنصر انعطاف تقويت مي گردد . اگر از او خواسته شود در نقاشي خود چيزي بكشد كه به ذهن خيلي ها نرسيده است بر عنصر ابتكار تأكيد نموده ايم و اگر از كودك بخواهيم كه موضوعات نقاشي خود را با تمام جزئيات رسم كند باعث تقويت عنصر بسط شده ايم .
معلمان در هر دوره تحصيلي مي توانند به تقويت عناصر تفكر خلاق بپردازند . مثلاً دبيران رياضيات مي توانند از دانش آموزان خود بخواهد كه مسأله هاي رياضيات را با فرمول هاي ديگري كه ممكن است به ذهنشان خطور کند حل كنند . يا اين كه دبيران علوم تجربي مي توانند از دانش آموزان خود بخواهند كه قسمتي از آزمايش هاي علوم را بر اساس ايده هاي ذهني خود تغيير دهند و بدین سان می توانند پر های بسته دانش آموزان را بگشایند وآنها را همچون همای سعادت بر بلندای جامعه به پرواز درآورند :
پر همایی بگشا در وفا برسر عشاق به پرواز نو
مولوی
1- Creative Thinking
مهارت هاي زندگي در خانواده رشد يافته
راهنماي عملي براي والدين و زوجين
ناشر :تهران - رسانه تخصصي
چاپ اول : زمستان 1385
تاليف :علي كريمي و كريم قاسمي

ویژگی های خانواده سالم و متعادل
خانواده درطول عمرخود ، دچار بحران ها و تنش های متعدد می گردد . آنچه دارای اهمیّت می باشد آن است که آیا خانواده قدرت و قابلیت واکنش های مناسب را دارد یا خیر ؟ اگر سیستم خانواده به خوبی عمل کند رشد و تعالی هر یک از اعضا فراهم می گردد و در غیر این صورت علائم بیمارگونه زیادی بروز می یابد. م
خانواده های متعادل ، قوی و شاد می دانند چه موضوعاتی را چگونه مطرح کنند و نیز در برخوردهای خود غیرمنطقی برخورد نمی نمایند . در خانواده سالم انرژی صرف پیشرفت و تعالی اعضای خانواده می شود نه مصروف مشکلاتی که به خاطر عملکرد ضعیف سیستم خانواده ایجاد می گردد .
تاکنون محققان فراوانی در زمینه سلامت خانواده و ویژگی های خانواده سالم به مطالعه پرداخته اند .
[1] برخی انعطاف پذیری و قدرت سازگاری با تنش های طبیعی و غیر منتظره را مطرح کرده اند ، برخی اقدامات مؤثر در ازدواج موفق را عنوان کرده اند ، گروهی نيز تأکید بر شبکه ارتباطی مؤثر داشته اند
گلادینگ به ویژگی هایی اشاره می کند که خانواده های سالم و متعادل از آنها برخوردارند . برخی از این ویژگی ها عبارتند از
تعهد
الگوهای مؤثر ارتباطی
قدردانی
توانایی مقابله با استرس و بحران ها
روشنی وظائف و نقش ها
جهت گیری معنوی
در این بخش سعی شده است که با بهره گیری از نتایج این مطالعات چهار چوب قرار دادن آن، ویژگی های خانواده سالم مورد بحث قرار گیرد .

تعهد و صمیمیت
تعهد و صمیمیت دو عنصر مهم در کارکردهای سالم خانواده می باشد . در خانواده سالم اعضاء متعهد خواهند بود که برای رشد ، تعالی و آرامش سایر اعضای خانواده تلاش کنند . افرادی که به اندازه کافی نسبت به خانواده تعهد نشان نمی دهند کارکرد خانواده خود را دچار اختلال می کنند . گاه مراجعانی به مراکز مشاوره مراجعه می کنند که به خاطر عدم تعهد کافی دچار مشکل شده اند . شوهرانی که برای به دست آوردن شغل تلاش نمی کنند و خانواده دچار بحران مالی می گردد، پدرانی که به خاطر سهل انگاری در حفظ سرمایه ، باعث می شوند فشار زیادی بر خانواده وارد شود ، زنانی که خود را مسئول و متعهد نمی بینند که به اندازه کافی به فرزندان خود رسیدگی کنند، شوهرانی که از خدمت سربازی فرار کرده اند و خود را متعهد به اتمام دوره سربازی و یافتن کار نمی بینند ، همگی مصداق هایی از عدم تعهد زوجین یا اعضای خانواده خواهد بود.
عامل دیگری که در سلامت خانواده نقش دارد ، صمیمیت می باشد . صمیمیت بدان معناست که زوجین یا اعضای خانواده نسبت به احساسات و روحیات یکدیگر آگاه بوده و بتوانند همدیگر را درک کنند . طرفین بدانند که همسرانشان چه نیازهایی دارند ، در خانه یا محل کار دارای چه مشکلاتی هستند و علائقشان چیست؟ .
به هر جهت اگر صمیمیت در خانواده تضعیف شود و خصوصاً زوجین نتوانند درک متقابلی از یکدیگر داشته باشند فضای خانواده سرد و بی روح خواهد شد . گاه دیده می شود که زوجین قبل از ازدواج شناخت صحیح و دقیقی از یکدیگر ندارند و غالباً تصور می کنند که به خوبی یکدیگر را شناخته اند اما پس از آغاز اختلاف ها و عدم درک متقابل اظهار می دارند که «توعوض شدی ، تو فرد سابق نیستی » .
استرنبرگ تعهد و صمیمیت را دو ضلع از مثلث یا هرم عشق و ضلع سوم را کشش زناشویی
[2] یا جذابیت نسبت به یکدیگر می داند . تعهد میزان مسئولیت پذیری فرد برای تحقق آرمان های خانواده و رشد و تعالی اعضای خانواده است . صمیمیت آگاهی زوجین نسبت به نیازها و احساسات یکدیگر و کشش زناشویی میزان جذابیتی است که میان زوجین وجود دارد( مثلاً میزان توجه ای که فرد به ظاهر همسرش نشان می دهد) . روابط زناشویی و جنسی نیز بخشی از جذابیت محسوب می گردد.
استرنبرگ معتقد است که اگر هر کدام از این سه ضلع آسیب ببیند عشق میان زوجین تضعیف می شود و روابط زناشویی و خانوادگی تخریب می شود . در واقع روابط صمیمانه زوجین در گرو کامل بودن اضلاع این مثلث است . بر این اساس سبک های عشق تعیین شده است . گاه زوجین در زندگی بسیار متعهد می شوند به گونه ای که مثلاً مرد به شدت در خارج از خانه کار می کند و قصد دارد آینده خانواده خود را تضمین کند لذا فرصت چندانی پیدا نمی کند که در کنار خانواده بوده و از مشکلات خانواده آگاه باشد . روان شناسان این نوع عشق را «عشق تهی» نامیده اند .
گاه تعهد وجود دارد ، صمیمیت نیز وجود دارد امّا روابط زناشویی رضایت بخش و تمایلات جنسی تضعیف شده است . مثلاً ممکن است زن در چهره یا رنگ موهای خود تغییري صورت دهد و شوهرش متوجه تغییر نشود و یا طرفين تمایل جنسی نداشته باشند. روان شناسان این نوع عشق را عشق رفاقتی نامیده اند. .
گاهی نیز عشق دلباختگی مطرح می شود که عموماً در دختران و پسران کم سن و سال دیده می شود . طرفین عاشق یکدیگر می شوند امّا هنوز نه صمیمیتی مطرح است نه تعهد . مثلاً پسر درس خود را تمام نکرده ، سربازی نرفته و شغلی ندارد . ضمن آن که هنوز شناخت کاملی از فرد مقابل به دست نیاورده است امّا تمایلات جنسی و کشش های غریزی باعث می شود که به سمت یکدیگر کشیده شوند .
بهر جهت عواملی همچون تعهد و صمیمیت در روابط زناشویی و خانوادگی بسیار مؤثر بوده و می تواند در سلامت خانواده نقش مهمی را ایفا نماید .

الگوهای مؤثر ارتباطی
این سؤال همواره در ذهن انسان جای دارد که چرا افراد ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؟ بی تردید از جمله مهمترین دلایل می تواند رشد و شکوفایی و نیز ارضای نیازها باشد . به بیان دیگر فرد بتواند کمال یابد و نیازهای انسانیش تأمین شود .
برخی از روان شناسان اعتقاد دارند که ارتباطات بین فردی اساس کمال انسان است و مبنای پیوند وی با دیگران را تشکیل می دهد. در واقع گرایش انسان به تعامل برقرار کردن با دیگران می تواند بسیاری از نیازهای او را تأمین کند .
[3]
در خانواده سالم ارتباط به خوبی برقرار می گردد . پیام هایی که بین اعضای خانواده رد و بدل می شوند روشن و مشخص است و کمتر سوءتفاهمات شکل می گیرد . در خانواده سالم از موضوعات زیادی صحبت می شود و در هنگام اختلاف و مناقشه سعی می شود موضوع به خوبی بررسی و به شکل سازنده ای حل شود . در این شکل از خانواده در روابط بین فردی لحن افراد نسبت به یکدیگر مثبت و مهربانانه است . برعکس در خانواده ناسالم و نامتعادل پیام هایی که بین اعضای خانواده رد و بدل می شود مبهم است وممکن است افراد آنها را برخلاف قصد و نیت ارسال کننده پیام برداشت کنند . افراد علاقه ای به شنیدن حرف های یکدیگر نشان نمی دهند و غالباً سکوت در بین اعضای خانواده حاکم است .
[4]
سال هاست که در جلسات مشاوره ، زنانی حضور می یابند که مدعی هستند شوهرانشان آنها را درک نمی کنند و حوصله ارتباط برقرار کردن را نشان نمی دهند ، از سوی دیگر شوهرانی که از همسران خودگله مند بوده و اظهار می داشتند تا بر سر همسرانمان فریاد نکشیم نمی توانیم نشان دهیم که از ادامه بحث خسته شده ایم . در واقع این دسته از زن و شوهران اصول مربوط به ارتباط مؤثر را نیاموخته اند لذا روابطی که می تواند نیازهایشان را برآورده کند تبدیل به شرایطی می شود که روحشان آزرده می شود .


به دو نوع ارتباط زیر توجه کنید :
ارتباط ناسالم :
زن : چرا دیر آمدی ؟
شوهر : دنبال بدبختی ام . باید آنقدر بدوم تا شکم شماها سیر شود ؟
زن : ما را بهانه نکن . تو برای مردم جانت هم می دهی ولی برای خانواده ات نه ؟
شوهر : برای آن مردمی که به من احترام می گذارند حاضرم جانم را بدهم . اگر زن زندگی بودی من هم به زندگی علاقمند می شدم و بیشتر در خانه می ماندم .
زن : همان بهتر که خانه نمی آیی . اعصابمان هم راحت تر است .

ارتباط سالم و کارا
زن : نگران شدم دیر آمدی ؟
شوهر : سرم خیلی شلوغ بود .
زن : می دانم که توی کارت مسئولیت پذیری و دوست داری مردم از کارت راضی باشند امّا فکر می کنم بهتر باشد که وقت بیشتری برای بچه ها بگذاریم .
شوهر : من هم دلم می خواهد . بگذار ببینم چطور می توانم لابلای برنامه هایم وقت بیشتری را برای بچه ها بگذارم .
زن : آیا موافقی بعد از ظهر بچه ها را نزدیک پارک محل کارتو ببرم و بعد به ما بپیوندی و پس از کمی بازی با بچه ها به اتفاق، به خانه برگردیم؟
شوهر : فکر خوبی است . موافقم .
بحث ارتباطات در خانواده بسیار اساسی و حائز اهمیت است لذا این مبحث به طور مفصل تر در بخش های آتی مورد توجه قرار گرفته است . مهارت های کلامی و غیر کلامی مثبت و نحوه ارتباط مؤثر و کارا در بخش مربوطه به طور کامل توضیح داده خواهد شد .
قدردانی
استینت
[5] یکی از ویژگی های مشترک تمام خانواده های موفق را توانایی «قدردانی از یکدیگر» در نظام خانواده می داند . قدردانی ؛ کوششی است که از طرف یک شخص برای ایجاد عزت نفس در شخص دیگر از طرق اعمالی همچون : ابراز محبت ، احترام ، تحسین و تمجید صورت می گیرد .
پی ریزی یک خانواده سالم مستلزم آموختن مهارت اظهار تشکر صمیمانه از سوی افراد آن خانواده است. انسان ها نیاز دارند به خاطر کار خوبی که انجام می دهند مورد توجه واقع شوند چرا كه بشر تشنه احترام و قدرشناسی می باشد .
مهارت قدردانی به شکل کلامی و غیر کلامی انجام می شود . بیان جمله های تشکرآمیز بسیار مهم است. لیکن در آغوش گرفتن ، ضربه به شانه ، لبخند گرم و یا حتی سر تکان دادن و نگاهی حاکی از رضایت خاطر می تواند برای فردی که رفتار دلخواه شما را فراهم ساخته ، تقویت کننده بسیار نیرومندی باشد . قدردانی افراد نسبت به هم، به طرف مقابل این پیام را منتقل می کند که شما خشنود و قدرشناس هستید و برای او که رضایت شما را فراهم ساخته ارزش قائل هستید و در نتیجه رفتار دلخواه شما تکرار خواهد شد . نمونه هایی از قدرشناسی در جملات زیر آمده است :
زن : خوب شد که امروز سراغ مدرسه پسرمان رفتی
زن: دستت درد نکند همیشه سالگرد تولدم یادم می رود و تو مرا به یادم می آوری
زن: خوب شد که همراه ما آمدی خرید و الا با بچه ها بیرون رفتن خیلی سخت بود .

توانایی مقابله با استرس ها و بحران ها
در طول عمر خانواده، استرس ها و بحران های زیادی مطرح می گردند که بر خانواده اثر می گذارد. در خانواده سالم و متعادل این توانمندی و ظرفیت وجود دارد که استرس ها کنترل و با بحران ها مقابله شود .
روان شناسان بخشی از این استرس ها و بحران ها را در خانواده قابل انتظار و برخی را غیر قابل انتظار می دانند .
[6] استرس های قابل انتظار همچون تولد فرزند جدید ، ازدواج فرزند و جدا شدن او از خانه.مي باشد . برخی نیز غیر قابل انتظارند از دست دادن شغل ، بیماری های شدید فرزندان ، به دنیا آمدن فرزندان دارای مشکل از جمله بحران های غیر قابل انتظارند . به هرصورت گستره ي استرس ها از حالات خفيف آن مثل نگرانی از انجام نشدن کارهای خانه تا درجات متوسط یا شدید و آسیب زا همچون مشکلات مالی ، افت تحصیلی فرزندان و یا از دست دادن عزیزان در خانواده رخ می دهد امّا توانایی افراد در کنترل آنها دارای اهمیّت فراوانی است .
گاه دیده می شود که افراد چندان توان مقابله با مشکلات و استرس زاهای محیطی را ندارند و تنها راه را در گریز از مشکلات یافته اند ، لذا پس از ازدواج، خود و اعضای خانواده را دچار دشواری های فراوانی می نمایند. سال ها شاهددخترانی بوده ایم که برای فرار از مشکلات زندگی خود اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده داده اند. . زنی می گفت من به خاطر اعتیاد پدرم سعی داشتم از محیط خانه فرار کنم حالا اسیر شوهری شدم که او نیز معتاد است .
برخی افراد تصوّر می کنند که پس از ازدواج و تشکیل خانواده ، مشکلات پایان می پذیرد و به آرامشی پایدار دست می یابند . حتی در برخی مشاجرات خانوادگی گفته می شود که : « در خانه پدری این قدر مشکل نداشتم ، ازدواج کردم که بهتر شود مشکلاتم بیشتر شده است » . این افراد چندان آگاه نیستند که ازدواج تکامل است و در هر گونه تکامل سختی هایی نیز دیده می شود . همان گونه که دانشجویان سختی بیخوابی های شبانه را به جان می خرند تا به اهداف خود برسند و یا ورزشکارانی که با تلاش و تحمل سختی های فراوان مراحل پیشرفت و تعالی را می پیمایند .
هر چند که افراد با تجارب متفاوت و سطوح تحمل گوناگون در برابر استرس های زندگی ، خانواده را تشکیل می دهند و براساس میزان توانایی آنها در کنترل استرس سلامت خانواده را تحت تأثیر قرار می دهند امّا بندرت دیده می شود که افراد قبل از ازدواج مهارت مقابله با استرس را به شکلی علمی و رسمی بیاموزند لذا آشنایی زوجین و اعضای خانواده نسبت به کنترل استرس ها و بحران ها ارزشمند است .
روان شناسان غالباً مهارت مقابله با استرس را از دو جنبه مورد توجه قرار می دهند .
[7] به بیان دیگر دو نوع مقابله وجود دارد : مقابله مسأله مدار و مقابله هیجان مدار .
در مقابله مسأله مدار فرد سعی می کند با انجام فعالیت خاصی استرس را برطرف کند یا از شدت آن بکاهد. مثلاً وقتی مادری فرزندش بیمار می شود او را نزد پزشک مي برد . گاه به سادگی نمی توان استرس یا بحران را برطرف و یا کاهش داد امّا می توان تحمل خود را در برابر استرس بالا برد . به بیان دیگر فرد، عملی را روی عامل استرس زا انجام نمی دهد بلکه هیجانات و روحیات خود را بهبود می بخشد تا بتواند بهتر با عامل استرس زا مقابله کند . آرامش عضلانی ، دعا ، نیایش ، بیان احساسات مثل گریه کردن در مقابله هیجان مدار مطرح می شوند .
[8] در مثال قبل مادر دارای کودک بیمار، پس از رفتن به نزد پزشک به خودگویی های مثبت همچون « نگران نباش بچه ها تا بزرگ شوند ممکن است به مریضی های گوناگونی مبتلا شوند . ضمن این که پزشک نیز که دارو داده است » می پردازد یا این مادر ممکن است به ذکر و دعا بپردازد( مقابله هیجان مدار) . بهتر است كه افراد از هر دو نوع مقابله استفاده نمايند.
راه های گوناگونی برای کنترل استرس وجود دارد که در کتاب حاضر فرصت پرداختن به آنها نیست . با این وجود خوانندگان چه آنها که در آستانه تشکیل خانواده اند و چه آنها که ازدواج کرده اند می توانند با مطالعه کتب مناسب یا با مراجعه به مشاوران یا روان شناسان مهارت مقابله با استرس را فرا گیرند .

نقش و وظائف روشن و تعریف شده
در خانواده های سالم نقش ها و وظائف به شکلی مناسب و روشن تعیین شده است و زوجین یا اعضای خانواده با رضایت آنها را پذیرفته و اجرا می نمایند .
[9] تعیین نقش ها و وظائف خانواده همانند هر نظام دیگری همچون اداره ، کارخانه ، گروه موسیقی و غیره است که در صورت عدم هماهنگی نظم سیستم بر هم می خورد .
گاه نقش ها و وظائف در خانواده به خوبی تعیین ، تقسیم و محوّل نشده است از این رو افراد دچار ابهام در نقش ها و وظائف می شوند . خوانندگان کتاب حاضر لحظاتی با خود بیاندیشند که نقش آنها در خانواده چیست ؟ وظیفه آنها کدام است ؟ وظیفه همسران و فرزندانشان چیست ؟ آیا وظیفه اعضای خانواده با توجه به نقشی که بازی می کنند مشخص است ؟
موارد زیادی از مشکلات خانوادگی ناشی از عدم وضوح نقش ها و وظائف است . به جملات زیر توجه کنید :
مادر : همه کارهای خانواده را بر دوش من انداختی ، پخت و پز ، رسیدگی به درس بچه ها ، خرید مایحتاج خانه و ...
پدر : خانم ، می خواهی که بیایم کنار دل تو در خانه بنشینم و سر کار نروم ؟ من خودم سر کار خیلی بدبختی دارم . کاش مثل تو ، توی خانه استراحت می کردم .
مادر : نه ، لااقل مسئولیت کارهای بیرون از خانه را قبول کن . معلوم نیست من در این خانه پدرم یا مادر ؟
پدر : خب از فرهاد بخواه که برخی خریدهای خانه را انجام دهد .
مادر : فرهاد درس دارد عقب می افتد .
در این مکالمه مشخص می شود که نقش ها و وظائف چندان آشکار نیست و به طور رضایت بخش میان اعضای خانواده تقسیم نشده است . در خانواده تعیین وظائف متناسب با نقش هر فرد صورت می گیرد . بنابراین نقش مادر خانه دار با مادر کارمند متفاوت است . به بیان دیگر مثلاً وقتی زن و شوهر هر دو کارمندند و به منزل بازمی گردند متناسب با نقش اجتماعی و اقتصادی آنها وظائفی مشخص دارند ، بنابراین نمی توان انتظار داشت که شوهر به استراحت بپردازد و زن به تهیه سالاد ، شستن ظرف ها و آماده سازی غذا مشغول باشد لذا هر کدام وظیفه ای را بر عهده می گیرند .
آنچه دارای اهمیت می باشد آن است که نقش ها و وظائف در خانواده می توانند تحت تأثیر عواملی همچون سن ، جنس و فرهنگ قرار گیرد و براساس این عوامل تعریف شوند .
گاه در دوران نامزدی و روابطی که قرار است به ازدواج منتهی شود نقش ها و انتظارات به طور دقیق تعیین نمی شوند و مشکلات ارتباطی جدّی ایجاد می گردد . در این موارد مثلاً نقش پسر «نقش خواستگار» است امّا انتظارش از دختر«انتظار شوهر» است .
جملات زیر نشان می دهدکه انتظارات متناسب با نقش نیست :
- هر جا خواستی بروی بگو من می آیم تو را می رسانم .
- اگر یکدیگر را دوست داریم چرا نمی توانیم دستان هم را بگيريم .
- هر جا خواستی بروی باید به من بگویی .

گاه نیز رفتارهایی از آنها سر می زند گویی زن و شوهر هستند . پسر به شهرستان می رود و برای دختر که در دانشگاه قبول شده خانه اجاره می کند . دختر هزینه های تلفن همراه پسر را پرداخت می کند و ...
در هر حال وقتی در خانواده و ارتباطات انسانی نقش ها ، وظائف و انتظارات روشن باشد عملکرد خانواده بهتر و سالمتر خواهد بود . مبحث نقش ها در خانواده بسیار با اهمیت و پیچیده است از این رو در فصل «ساختار خانواده» به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است .

جهت گیری معنوی در خانواده
جوان 22 ساله ای در پاسخ به سؤال روان پزشک که به چه دلیل تو را در بیمارستان اعصاب و روان بستری کرده اند پاسخ داد :
«چند روز قبل برادر بزرگم می خواست در منزل کار خلافی انجام دهد وقتی با مخالفت من روبرو شد مرا با چاقو تهدید کرد . چون من زورم به او نمی رسید کوتاه آمدم . هیچ کس در منزل نبود پس از ساعتی مادرم به منزل آمد به او گفتم که برادرم در حال انجام کار خلافی در خانه است مادرم گفت : به تو مربوط نیست و اشتباه می کنی . من به مادرم گفتم مادر مگر چندی قبل که من می خواستم درمنزل تریاک بکشم نگفتی خانه مکان مقدسی است و جای چنین برنامه ای نیست . »
اگر قرار است خانواده باعث رشد و تکامل اعضاء در ابعاد اخلاقی ، معنوی ، علمی ، اجتماعی و ... شود آنگاه ضروری است که مثل عبادتگاه مکانی برای عبادت ، مثل مدرسه و دانشگاه محلی برای علم اندوزی و یا مثل یک مکان مقدس ، جایی برای پرورش اخلاقیات و معنویات باشد . در واقع خانه محل در برگیرنده همه این اماکن است . بنابراین همان گونه که در مسجد و مدرسه رفتارهایی نظیر مصرف مواد مخدر ، فحاشی ، پرخاشگری و ... ناشایست تلقی می شود، انجام این گونه رفتارها در درون خانه نیز ممنوع است و تقدس این مکان را زیر سؤال می برد . بنا براین داشتن روابط خارج از روابط زناشویی ، مصرف مواد مخدر ، کلام توهین آمیز و رکیک و مواردی از این قبیل می توانند به معنویت و بعد اخلاقی خانواده لطمه وارد آورند.
مزلو معتقد است که زندگی معنوی ، جوهر و اصل زندگی انسان است . انسان موجودی معنوی است و ریشه معنوی دارد و این خویشتن معنوی و روحانی است که عظمت او را می سازد . ما موجودی نیستیم که بخواهیم به معنویت برسیم ما اصلاً معنوی هستیم .
معنویت در خانواده مستلزم دوست داشتن ، توجه داشتن ، مورد نیاز بودن ، در جستجوی حقیقت بودن و توجه به زیبائی ها و خوبی هاست . معنوی بودن مستلزم زندگی کردن به خاطر چیزی است که او را «خدا» می نامند .

ارضای نیازها در خانواده
یکی از کارکردهای هر خانواده پاسخگویی به نیازهای گوناگون اعضاء و زیر منظومه های آن می باشد. آبراهام مزلو سلسله مراتب نیازهای انسان را به شرح زیر برشمرده است که این نیازها باید یکی پس از دیگری تأمین شود . نیازهای جسمی (غذا – آب – پوشاک و ... ) ، نیاز به امنیت و آرامش ( عدم تهدید ، تنبیه و ... ) ، نیاز به محبت و تعلق داشتن ، نیاز به عزت نفس و احترام ( بها دادن به فرد از سوی دیگران و ارزش قائل شدن برای خود) و بالاخره نیاز به خودشکوفایی ( رسیدن به رشد و تعالی) .
مهمترین مکان برای تأمین این نیازها خانواده است. با توجه به زیر منظومه های مختلفی که درخانواده شکل می گیرد هر کدام دارای نیازهای عمومی و اختصاصی می باشند ( زير منظومه ها در بخش ساختار خانواده به طور كامل توضيح داده شده است).
زیر منظومه کودکان برای رشد کردن به توجه ، مراقبت ، تأئید احساسات نیاز دارد . کودکان نیاز دارند که والدین شان الگوهای مناسبی برای آنها بشوند . آنها به حمایت عاطفی و جسمی والدین خود نیازمندند .
یکی از مهمترین نیازهای کودکان ، نیازهای وابستگی رشدی می باشد. از نخستین نیازهای کودک ، نیاز به وجود انسانی گرم و پر محبت است که او را ببیند ، بشنود و تأیید کند. احساسات کودک نسبت به خودش در سال اول زندگی شکل می گیرد آنها برای احساس محبت و صمیمیت باید لمس شوند و مورد نوازش قرار گیرند . مادری که خود از محبت و صمیمیت دوران کودکی محروم بوده به سختی می تواند منبع محبت برای کودک باشد .
احساس ارزشمندی در صورتی در کودک شکل می گیرد که همان طور که هست بطور کامل پذیرفته شود و کودک این احساس را در چشمان مادر خود مشاهده کند . کودک به شادی نیاز دارد. هم چنین نیاز دارد که به والدین خود اعتماد کند و روی آنها حساب کند. از سوی دیگر زیر منظومه زناشویی در سیستم خانواده نیازهایی دارد که زوجین باید آنها را تأمین کنند .
نیاز های خانواده را می توان در لابلای نیاز های اساسی انسان که از سوی روان شناسان بزرگی همچون مازلو مطرح شده است یافت. نیاز به اعتماد متقابل ( نیاز به امنیت) ، قدردانی و صمیمیت (نیاز به محبت و تعلق داشتن) و به رسمیت شناختن نقش همسری ( نیاز به احترام )، از جمله نیاز های مهم خانواده است .

Tuesday, April 3, 2007

چكيده اي از فعاليت هاي علمي































مقالات چاپ شده در مجلات علمي معتبر داخلي و خارجي

(كتاب مقالات همايش بين المللي اندونزي جنسيت وتوسعه پايدار)

سفر نامه همايش بين المللي اندونزي


ب-كودكان و بلاياي طبيعي 1384
مجله بيمار يهاي كودكان ايران مجموعه مقالات كنگره بين المللي كودكان دانشگاه پزشكي تهران

ج-تعليم وتربيت نوين يا انحصارو نخبه پروري1384
رشد مديريت 1385
د-عشق وعقل از فلسفه وعرفان تا روان شناسي نوين

چكيده مقالات همايش كاربرد انديشه هاي ديني ، عرفاني و هنري در مشاوره وروان درماني
1385
مقالات پذيرفته شده در همايش هاي علمي داخلي و بين المللي
Gender Identity Development in Iranian girls (oral) - الف
International symposium on gender …
Investigation of personality factors in Iranian engineering womenب- م (Poster)

ج- كودكان و بلاياي طبيعي
كنگره بين المللي بيماري هاي كودكان - دانشگاه علوم پزشكي و پرستاري تهران

د-بررسي عوامل خطر آفرين در بروز اختلال سلوك
كنگره بين المللي بيماري هاي كودكان - دانشگاه علوم پزشكي و پرستاري تهران

ه- بررسي سطوح شناختي كودكان بستري از مفهوم بيماري و منابع اطلاع رسان - پو ستر
كنگره بين المللي بيماري هاي كودكان -دانشگاه علوم پزشكي و پرستاري تهران

و- بررسي تاثير آموزش حل مساله بر"تاب آوري" دانش آموزان ايراني
كنفرانس بين المللي تاب آوري در كودكان و خانواده ها – دانشگاه لانكشاير انگلستان

ض -عشق وعقل از فلسفه و عرفان تا روانشناسي نوين
كاربرد انديشه هاي ديني ، عرفاني و هنري در مشاوره- دانشگاه الزهرا - تهران

تاليف يا ترجمه كتاب
الف - پرورش خلاقيت
رسانه تخصصيشابك : 6-6-96175-964
ب - مهارت هاي زندگي در خانواده رشد يافتهرسانه تخصصي 1385
شابك :01 -2869-964-978
ج- روانپزشكي كودكان ونوجوانان
انتشارات راهگشا
شابك :5-25-8550-964
د- رشد هويت جنسيتي
انتشارات راهگشاشابك :5-25-8550-964
ه- تفاوت هاي فردي
انتشارات اميدوارانشابك : 1-30-66230-964
و-اصول وكاربرد مشاوره در پيشيري و درمان سوء مصرف مواد مخدر
انتشارات اسپند هنر
شابك : 2-10-74370964